معرفی شهرهای ایران و جهان

برای آشنایی با دیگر شهرها به لیست آخرین مطالب و موضوعات و صفحات دیگر وب هم مراجعه فرمایید

معرفی شهرهای ایران و جهان

برای آشنایی با دیگر شهرها به لیست آخرین مطالب و موضوعات و صفحات دیگر وب هم مراجعه فرمایید

معرفی جاکارتا

معرفی جاکارتا

مرکز شهر جاکارتا

پرچم    
نشان رسمی
لقب: «The Big Durian»
Indonesia blank map.svg
کشور     پرچم اندونزی اندونزی
استان     جاکارتا
فرماندار     فوزی بووو
وسعت شهر     ۶۵۶ کیلومتر مربع
ارتفاع     ۴ متر
ناحیه زمانی     ۳+از گرینویچ (WIB)
پیش شماره     ۶۲۲۱
جمعیت     ۸٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر
جمعیت به همراه حومه     ۲۴,۰۹۴,۰۰۰ نفر
وبگاه رسمی: [۱]


http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcT1cIz1NKXefXLWVH3MUzEKNUDyfCDEKAcW5sSz9i1ft7Fj3xFr

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcR0b3MovoXxUIiSjF_we6CAVq-7CmwCy98MyhucU6YZNJHanGf2VA
جاکارتا پایتخت کشور اندونزی و بزرگ‌ترین شهر این کشور است.

نام‌های قبلی آن سوندا کلاپا، جایاکارتا و بعد باتاویا بود.

جاکارتا بر کرانه شمال غربی جاوه قرار گرفته و ۸٬۷۹۲٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد (سال ۲۰۰۴).


جاکارتا ، پایتخت اندونزی و یکی از بزرگ ترین و پرجمعیت ترین شهرهای اسلامی . جاکارتا بزرگ ترین شهر اندونزی و مرکز اقتصادی ـ تجاری ، حمل ونقل و صنعتی این کشور و مرکز سیاسی ـ اداری ایالت جاکارتاست . ایالت جاکارتا ــ که حدود 590 کیلومترمربع مساحت دارد و جمعیت آن در 1374 ش /1995، 500 ، 160 ، 9 تن بوده ــ یکی از پنج ایالت جزیرة جاوه است ( الموسوعة العربیة العالمیة ، ذیل «جاوه »؛ > کتاب سال بریتانیکا1998 < ، ص 623).

شهر جاکارتا در مغرب جزیرة جاوه ، در ساحل شمالی ، در کنار خلیج جاکارتا (یا خلیج باتاویا / بتاویه ) و دریای جاوه ، در َ50 106 طول شرقی و َ10 6 عرض جنوبی قرار دارد. این شهر در دشت واقع شده است و ارتفاعاتی با فاصلة بسیار، در جنوب آن امتداد دارد. رود سیلیونگ / چیلیوونگ با جهت جنوبی ـ شمالی از میان شهر می گذرد و به خلیج جاکارتا می ریزد. علاوه بر این ، رودهای بسیاری در نزدیکی شهر جاری اند، مانند گروگل در مغرب و سونتر در مشرق .

جاکارتا در منطقة زلزله خیز قرار دارد ( رجوع کنید به ادامة مقاله ). این شهر در منطقة حارّه واقع شده و دارای آب و هوای گرم و مرطوب است . یکی از قدیم ترین ایستگاههای هواشناسی منطقة حارّه در جاکارتاست و بنا بر آمار اقلیمی 75 ساله (از 1283/1866 به بعد)، دمای آنجا از ْ5ر35 بالاتر و از ْ19 پایین تر نبوده است (ولک ، ص 26). میانگین سالانة دمای شهر در روز ْ28 و در شب ْ26 است (مظفری ، ص 10). باتوجه به موقعیت شهر و نزدیکی آن به دریا، نسیم خشکی و دریا که در جاکارتا دائمی است ، در افزایش آلودگی هوای شهر مؤثر است (ولک ، ص 255). این شهر در یکی از پرباران ترین مناطق جهان قرار دارد؛ متوسط باران سالانة آنجا حدود دو هزار میلیمتر و متوسط رطوبت سالانة آن 81% است (مظفری ، همانجا؛ الموسوعة العربیة العالمیة ، ذیل مادّه ).

جاکارتا با راههای اصلی در مغرب به ساحل تنگة سوندا (میان جزایر جاوه و سوماترا) می پیوندد، با شهرهایی مانند چیربون و سمارانگ در مشرق و سواحل شمالی جزیرة جاوه ارتباط دارد و با باندونگ * (ح 180 کیلومتر) در جنوب شرقی و از آنجا با شهرهای مرکزی و شرقی جاوه ، مانند سوراکارتا/ سولو و سورابایا ، مرتبط است و راه آهن آن را به شهرهای جزیرة جاوه متصل می کند. فرودگاههای کماجوران در شمال و هلیم در جنوب شرقی شهر شهرت جهانی دارند. خطوط کشتیرانی میان جاکارتا و بندرهای اندونزی و شهرهای لندن ، هامبورگ و آمستردام برقرار است (مظفری ، ص 110). بندر







تانجونگ پریوک در شمال شرقی شهر جاکارتا، بزرگ ترین بندر و کانون حمل ونقل دریایی و تجارت خارجی اندونزی شمرده می شود و کشتیهای بزرگ در آن پهلو می گیرند ( رجوع کنید بهمظفری ، ص 107؛ نیز رجوع کنید به ادامة مقاله ).

جاکارتا از مناطق صنعتی اندونزی است . دولت در دهة 1350 ش /1970 برنامه هایی برای گسترش صنایع آن (در مغرب شهر و نیز در جنوب بندر تانجونگ پریوک ) اجرا کرد که در پی آن جاکارتا مرکز عمدة صنایع ساخت ظروف شیشه ای ، ماشین آلات ، ابزار و ورقهای فلزی ، تولید روغن و لاستیک صنعتی ، صابون سازی و نساجی کشور شد (هیل ، ص 32، 98؛ الموسوعة العربیة العالمیة ، همانجا).

مهاجرت و رشد بی رویة جمعیت از مشکلات عمدة جاکارتاست . در 1267/1850 این شهر کمتر از هفتاد هزار تن جمعیت داشت . در 1314 ش /1935 جمعیت آن به 000 ، 435 تن و پس از پایان جنگ جهانی دوم (1945) به حدود 000 ، 844 تن رسید. در پی مهاجرت داخلی و خارجی گسترده به جاکارتا، جمعیت این شهر در 1334 ش / 1955 به 8ر1 میلیون تن ، در 1340 ش /1961 به 9ر2 میلیون تن ، در 1344 ش / 1965 به حدود چهار میلیون تن و دو سال بعد به حدود شش میلیون تن رسید. به رغم ممانعت از مهاجرت به جاکارتا در 1348 ش /1970 و پس از آن ، جمعیت شهر و پیرامون آن در 1375 ش /1996 به 400 ، 341 ، 9 تن رسید ( الموسوعة العربیة العالمیة ، همانجا؛ > کتاب سال جهان اروپا 1999 < ، ج 1، ص 1774؛ ریکلفس ، ص 374). جاکارتا از حیث جمعیت یکی از متراکم ترین شهرهای دنیاست ، چنانکه تراکم نسبی جمعیت آن به 288 ، 12 تن در هر کیلومترمربع می رسد. رشد سالانة جمعیت آن 3% است . 85% جمعیت این شهر مسلمان ، و عده ای نیز مسیحی و بودایی اند. اهالی آن به زبان جاوه ای * با لهجة جاکارتایی (سابقاً بَتاوی ) سخن می گویند. گروههای عمدة نژادی ساکن جاکارتا، سونداییها، جاوه ایها، چینیها و بتاویها هستند (مظفری ، ص 10؛ الموسوعة العربیة العالمیة ، همانجا).

جاکارتا از مهم ترین مراکز فرهنگی اندونزی است . نخستین روزنامة آن در 1157/ 1744 به نام نوول چاپ شد (ولک ، ص 311)، در 1268/ 1851 مدرسة طب ، در 1327/ 1909 نخستین مدرسة حرفه ای دولتی و در اوایل سدة چهاردهم / بیستم ، به همت عبداللّه احمد (از نویسندگان صاحب نام )، دانشگاه پزشکی در جاکارتا احداث شد (نوئر ، ص 39؛





ریکلفس ، ص 205، 250). همچنین مهم ترین و قدیم ترین دانشگاههای اندونزی در این شهر قرار دارند، از جمله دانشگاه ملی ابن خلدون ، دانشگاه ملی اسلام (تأسیس در 1330 ش / 1951)، دانشگاه ملی محمدیه و دانشگاه پانچاشیلا (اسعدی ، ج 1، ص 347ـ 348). کتابخانة موزة مرکزی جاکارتا، که در 1192/1778 تأسیس شد، از قدیم ترین کتابخانه های این کشور است (همان ، ج 1، ص 350).

جاکارتا از مشهورترین شهرهای اسلامی ، دارای بناهایی متعلق به دورة استعمار و بافت شهری مطابق الگوی شهرهای هلندی است ( رجوع کنید به همانجا). در این شهر اتحادیه ها و انجمنهای متعددی فعالیت دارند، از جمله انجمن بِتاویه (تأسیس در 1192/1778) با هدف گسترش هنروعلوم ، انجمن خیریه (تأسیس در 1323/ 1905)، سازمان ملی معروف بودی اتومو برای همکاری بیشتر میان جاوه ایها (تأسیس در 1326/1908)، اتحادیه بازرگانی اسلامی (تأسیس در 1327/1909) برای حمایت از بازرگانان اندونزی در برابر تجار چینی ، سازمان مردم باتاویا (تأسیس در 1302 ش / 1923) برای حمایت از اصالت اندونزیایی مردم جاکارتا، و سازمان سیاسی کاتولیکهای جاوه ای (تأسیس در 1304 ش / 1925) برای تأمین منافع پیروان این مذهب (ولک ، ص 312؛ نوئر، ص 58، 326؛ ریکلفس ، ص 264، 267؛ اندونزی : گذشته و آینده ، ص 41ـ42).

آثار و اماکن دیدنی شهر عمدتاً در بخش مرکزی (بافت قدیمی ) قرار دارند، از جملة آنهاست : میدان مردکا (آزادی و استقلال ) و لوح ملی اندونزی در آنجا، موزة ملی ، کاخ ریاست جمهوری یا کاخ آزادی واقع در قسمت شمالی مردکا، موزة جانب غربی مردکا که هلندیها آن را در 1192/1778 احداث کردند، کتابخانة شهر، مسجد بزرگ استقلال ، مجموعة ورزشی بازیهای آسیایی ، بازار چینیها، بازار قدیمی ماهی فروشان ، بازار بزرگ ، باغهای درون شهر از جمله باغ معروف جایاانکول ، بقایای ساختمان شهرداری (متعلق به دورة استعمار رجوع کنید بهادامة مقاله ) و زندانهای قدیمی نزدیک آن ( رجوع کنید بهالموسوعة العربیة العالمیة ، همانجا؛ هیوکن ، ص 157).

پیشینه . جاکارتا شهری قلعه ای و قدیمی است و در منطقه ای با تاریخ کهن قرار دارد. گفته شده که این منطقه مقرّ انسانهای نخستین بوده است . در سدة چهارم میلادی ، دولتی هندو ـ جاوه ای در آنجا فرمانروایی می کرد ( الموسوعة العربیة العالمیة ، همانجا). سابقة جاکارتا، به سبب واقع شدنش در جزیرة جاوه ، با پیشینة این جزیره در آمیخته است ( رجوع کنید به جاوه * ). از سدة پنجم /





یازدهم ، نام آن سونداکلاپا / سونداکلبا بود (همانجا) و در 932 یا 934/1525 یا 1527، به جایاکرتا/ سوراکارتا (از ریشة سنسکریت به معنای فرخنده و پیروز) تغییر یافت (مظفری ، ص 10؛ ریکلفس ، ص 56؛ هیوکن ، ص 12ـ13) و کمی پیش از 1028/ 1619 به جاکارتا تبدیل شد (ولک ، ص 185). در دوازدهم مارس همین سال ، هلندیها در اجلاسی ، این نام را به باتاویا (از بتاوی ، نام قبیلة باستانی ژرمن در هلند) تغییر دادند (ریکلفس ، ص 44؛ ولک ، ص 195؛ نیز رجوع کنید به ادامة مقاله ). در زمان جنگ جهانی دوم (1939ـ 1945/ 1316ـ 1324 ش ) ژاپنیها شهر را اشغال کردند و آن را دوباره جاکارتا نامیدند.

در 1325 ش / 1946، با تسلط کامل هلندیها بر شهر، پایتخت اندونزی به شهر یوگیاکارتا، در قسمت مرکزی جاوه ، منتقل شد، اما در 26 مرداد 1329/ 17 اوت 1950، در پنجمین سالگرد استقلال اندونزی ، جاکارتا به عنوان پایتخت انتخاب شد (اسعدی ، ج 1، ص 279؛ ریکلفس ، ص 346، 368).

دین اسلام احتمالاً در قرن نهم / پانزدهم ، با مسلمان شدن یکی از شاهزادگان قسمت غربی جاوه ، در منطقه گسترش یافت ( اندونزی : گذشته و آینده ، ص 18؛ نیز رجوع کنید به جاوه * ). تومه پیرز ، داروساز پرتغالی که در اوایل سدة دهم / شانزدهم به جاوه سفر کرد، از فعالیت لنگرگاه مهمی نزدیک جاکارتای کنونی خبر داده است ( رجوع کنید به ریکلفس ، ص 44).

در 928/1522، پرتغالیها با نمایندة حکومت پاجاجاران (آخرین حکومت عمدة هندو ـ بودایی جاوه ) برای احداث

پایگاهی در محل جاکارتای کنونی توافق کردند، اما مسلمانان که با این کار موافق نبودند، در 932/ 1525 با پرتغالیها جنگیدند و آنان را شکست دادند. در 934/ 1527 نیز حکام مسلمان ، پرتغالیها را از آنجا بیرون راندند و نیروهای دماک (از حکومتهای مسلمان جاوه ) بر آنجا مسلط شدند. در 987/ 1579، مولانا یوسف (از حکام محلی ) حکومت پاجاجاران را بر انداخت و در پی آن ، اشراف سونداییِ حاکمِ بر منطقه ، اسلام را پذیرفتند (ریکلفس ، ص 56 ـ57؛ مظفری ، همانجا).

در 1011/ 1602 شرکت هندشرقی هلند، جاکارتا را تصرف و در بخش وسیعی از زمینهای پیرامون آن زراعت کرد ( اندونزی : گذشته و آینده ، ص 22ـ23). در اوایل سدة یازدهم / هفدهم ، میان هلندیها و حکومتهای مسلمان جاوه ای ، از جمله ماتارام ، منازعاتی برای تصرف جاکارتا و مناطق پیرامون آن روی داد و با آنکه شرکت هلندی در جاکارتا پایگاه مهمی داشت ، این شهر مدتی در اختیار حاکمی مسلمان (ویجایاکراما ) بود. در 1026/1617، نیروهای بانتِن / بانتام در حمله ای خود را به ارگ شهر رساندند و به تأسیسات آسیب زدند، هشت ماه پس از آن نیروهای ماتارام درصدد تصرف آنجا بر آمدند ولی از سربازان شرکت هندشرقی هلند شکست خوردند. در 1028/ 1619، کوئن که از سوی هلندیها دو دوره به فرمانداری کل منطقه (یک بار از 1028 تا 1032/ 1619ـ1623 و بار دیگر از 1037 تا 1039/ 1627ـ1629) منصوب شده بود، شهر را ویران و نیروهای محلی را بیرون کرد. چون در این حمله ، قلعة شهر آسیب دید، کوئن اقدام به ساخت قلعه ای جدید و بزرگ تر و ایجاد شهری در کنار آن (در محله کوتای کنونی )، بر اساس الگوی هلندیها، کرد. وی تا مدتها نام بتاویه را برای شهر جدید به کار نبرد اما در 1030/1621 آن را تأیید کرد (ولک ، ص 195ـ196؛ الموسوعة العربیة العالمیة ، همانجا؛ هیوکن ، ص 53). پس از این حمله ، شرکت هندشرقی هلند که نزدیک جاکارتا بود، به مرکز بازرگانی ، نظامی و اداری و محل مناسبی برای انبارداری و مبادلة کالا بدل شد (ریکلفس ، ص 43ـ45؛ ولک ، ص 198). بااین حال ، انگلیسیها با کشتیهایشان در آبهای نزدیک جاکارتا، ارتباط دریایی هلندیها را قطع کردند. از 1030/1621 هلندیها با تسلط بر دریای جاوه ، عبور و مرور به بندر بانتن را ممنوع کردند و احتمالاً پس از آن ، جاکارتا مرکز بزرگ تجاری آسیا گردید و کالاهای ایران ، هند و سیلان ، جزایر ملوک و ژاپن در انبارهای آن نگهداری می شد (ولک ، ص 196، 220ـ221).

در 1039/1629، نیروهای اندونزیایی تحت فرماندهی هونگو کوسامو ، ملقب به سلطان آگونگ ، به شهر جاکارتا حمله کردند و در جنگی معروف به نبرد جاکارتا ــ که یکی از نخستین مقابله های عمومی با استعمار بود ــ با استعمارگران به نبرد پرداختند (اسعدی ، ج 1، ص 293ـ294). در 1055/1645، میان فرمانروای جاکارتا و حکمران بانتن صلح برقرار شد اما در 1066/1656، حاکم بانتن به جاکارتا و کشتیهای شرکت هندشرقی هلند حمله کرد که به بسته شدن بندر از سوی شرکت انجامید (ولک ، ص 222؛ ریکلفس ، ص 124).

در 1095/ 1684، به موجب قرارداد صلح قطعی میان حکام بانتن و جاکارتا و افزایش امنیت در منطقه ، شهر در قسمت جنوبی (به سمت علیای رود) گسترش یافت و اهالی در جنوب شهر خانه های ییلاقی ساختند (ولک ، ص 263). احتمالاً در پی این صلح ، مناسبات رسمی تا اوایل سدة دوازدهم / هجدهم ادامه یافت ( رجوع کنید به ریکلفس ، ص 132ـ134).

در 1111/ 1699، چند زلزلة شدید در جاکارتا روی داد (اسعدی ، ج 1، ص 279). طی سدة یازدهم / هفدهم ، سکنة بومی جاوه ای نسبت به مهاجران کمتر بودند، شهر مقرّ حکومتی ، انبار کالا و محل پادگان نیروهای نظامی بود و کلیسا و خانه هایی به سبک خانه های هلندی در کنار قلعة شهر وجود داشت . در این قرن هلندیها تسهیلاتی پدید آوردند تا تردد کشتیهای آسیایی و بازرگانان چینی در جاکارتا بیشتر شود (ولک ، ص 212ـ213، 214، 216). در 1131/1718، جاکارتا را یکی از زیباترین و پاکیزه ترین شهرهای جهان با آبراهه های کنار خیابانها، که دو طرفش درختکاری شده ، و دو اسکلة بزرگ ، هر یک به اندازة هشتصد متر، وصف کرده و نوشته اند دیوارهای قلعة شهر آسیب دیده بود ( رجوع کنید به همان ، ص 252ـ254). حدود دو دهه بعد، خانه های به هم فشرده ، آبهای آلوده و شیوع بیماری ، مشکلاتی برای اهالی پدید آورد (ریکلفس ، ص 143).

برخی از رویدادهای سدة دوازدهم / هجدهم در جاکارتا عبارت اند از: اجرای طرح وان ایمهوف (فرماندار کل منطقه ) برای سکونت مهاجران اروپایی در جلگه های اطراف جاکارتا؛ ایجاد آکادمی علوم دریایی ؛ تجدید سازمان نیروی دریایی شرکت هند شرقی و اصلاح نظام مدارس ؛ ضرب سکه های مسی از سوی شرکت هندشرقی هلند در جاکارتا، که در پی اتخاذ تصمیم حکام جاکارتا و شاهزادگان جوکجاکارتا و سوراکارتا برای وحدت نظام پولی صورت گرفت ؛ تبدیل جنگلهای اطراف شهر به شالیزار و مزارع نیشکر؛ و سکونت قومیتهای گوناگون اندونزیایی در بیرون دیوار شهر ( رجوع کنید بهولک ، ص 259، 291ـ292، 298، 309). در 1214/ 1799، با



ورشکستگی شرکت هندشرقی هلند، تمام داراییهای شرکت به جاکارتا منتقل گردید (مظفری ، ص 118). در این زمان جاکارتا یکی از معتبرترین کارگاههای کشتی سازی جهان را داشت (ولک ، ص 257ـ 258).

در سدة دوازدهم / هجدهم ، مانند سده های قبل ، چینیها عمده ترین نیروی کار فعال خارجی در جاکارتا بودند؛ آنان تا 1153/1740 در درون شهر 500 ، 2 خانه داشتند و جمعیت آنان در شهر و حومه کمتر از پانزده هزار تن (ح 17%) نبود. در این زمان ، در پی بروز منازعاتی میان چینیها و اروپاییهایی که از دهه های قبل در آنجا ساکن بودند، چند هزار چینی کشته شدند. بنا بر سرشماری 1192/ 1778، حدود 26% جمعیت حومة جاکارتا (خارج از دیوار شهر) و در زمان نفوذ استعماری بریتانیا (1226ـ1232/ 1811ـ1816) حدود 24% از جمعیت شهر و حومة جاکارتا چینی بودند (ریکلفس ، ص 143ـ 145؛ نیز رجوع کنید بههیوکن ، ص 117ـ 118). در سدة دوازدهم / هجدهم ، جاکارتا به مروارید شهرهای اروپایی در مشرق زمین معروف شد ( رجوع کنید بهولک ، ص 287).

در اوایل سدة سیزدهم / نوزدهم ، هرمان ویلم دندلس ، به فرمانداری کل منطقه منصوب شد. در زمان وی در مستملکات هلند ــ که در ایالتی به نام «سواحل شمال شرقی جاوه »

قرار داشت و جاکارتا جزو آن بود ــ اصلاحاتی صورت

گرفت و برای جبران کاستیهای اقتصادی ، املاک خالصه

در جاوه تا نزدیک شهر جاکارتا فروخته شد. همچنین مقرر گردید پایتخت به شهر دیگری (در جزیرة جاوه ) که آب و

هوایی مساعدتر و موقعیت نظامی بهتری دارد، مثلاً سورابایا، منتقل شود اما به سبب مشکلات انتقال تأسیسات و انبارها، دندلس از این تصمیم منصرف شد و پس از تخریب قلعه ای

که در زمان کوئن ساخته شده بود و تعدادی از منازل مسکونیِ قسمت قدیمی شهر، محلهای جدید مسکونی در حومة شهر ایجاد کرد (ولک ، ص 330، 332، 339ـ340). در 1226/ 1811، انگلیسیها با ششصد کشتی به جاکارتا حمله کردند

و تا پنج سال آنجا را در اشغال خود گرفتند و جان کرافورد (نمایندة حکومت انگلیس و تابع فرمانروایان جاوه ) را به سرپرستی برگزیدند (ریکلفس ، ص 181؛ ولک ، ص 362ـ 363). در اواخر سدة سیزدهم / نوزدهم ، بندر جاکارتا (کوتا) به سبب موقعیت نامناسبش ، غیرفعال شد و هلندیها در ده کیلومتری مشرق آن ، بندر تانْجونگ پِریوک را ساختند و میان این دو بندر راه آهن و آبراهه احداث کردند ( الموسوعة العربیة العالمیة ، همانجا). در 1307/ 1889، هنگامی که اسنوک هورخرونیه ، اسلام شناس هلندی ، مشاور اصلی دولت استعماری هلند در امور اسلامی و مسائل بومی اندونزی

(از ح 1308 تا 1324/ 1891ـ1906) شد، فعالیتش را در جاکارتا متمرکز کرد (ریکلفس ، ص 230؛ د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل مادّه ).

در سدة چهاردهم / بیستم ، یک بار دیگر پیشنهاد انتقال پایتخت به باندونگ ، که آب وهوای مناسبی داشت ، مطرح شد، اما به سبب هجوم ژاپنیها که در 1321 ش /1942 جاکارتا را به مدت سه سال اشغال کردند، اجرا نشد ( الموسوعة العربیة العالمیة ، همانجا؛ اسعدی ، ج 1، ص 279). در 1324 ش / 1945، دولت مرکزی جمهوری در جاکارتا تشکیل شد و در شهریور/ سپتامبر همان سال ، مردم جاوه به مقابله با قوای نظامی ژاپن برخاستند و در حمایت از سوکارنو (رئیس جمهور از 1945 تا 1967) در میدان مردکا تجمع کردند (ریکلفس ، ص 335ـ337). یک سال بعد، به سبب ناآرامیها، رهبران استقلال طلب مدتی شهر را، که کانون مبارزات شده بود، ترک کردند. در 26 مرداد 1326/ 17 اوت 1947، هم زمان با عیدفطر، هلندیها مانع برگزاری نماز عید در میدان مردکا شدند، اما نماز در نزدیکی ساختمان جمهوری برگزار شد ( اندونزی : گذشته و آینده ، ص 72ـ75؛ نیز رجوع کنید بهروسر ، ص 197). در همین سال ، در حالی که استقلال طلبان در قبال تعهد به سازمان ملل تجهیزات جنگی را کنار گذاشته بودند، هلندیها به جاکارتا حمله و آن را اشغال و غارت کردند، ولی استقلال طلبان شهر را از آنها پس گرفتند. به دنبال مذاکرات رهبران اندونزی و هلند، تحت نظارت سازمان ملل ، در 1328 ش / 1949 قوای نظامی هلند از شهر خارج شدند و استقلال طلبان به رهبری سوکارنو، جاکارتا را د
اختیار گرفتند. انتقال حکومت که در مقرّ ریاست جمهوری انجام گرفت ، در آرام شدن شهر در دهه های بعد (جز در مقاطع کوتاه از جمله در 1335 ش /1956 و 1363 ش /1984) تأثیر فراوان داشت (خوند، ج 3، ص 273؛ مظفری ، ص 50؛ ریکلفس ، ص 364ـ 366،400؛ الموسوعة العربیة العالمیة ، همانجا). از 1345 ش / 1966 به مدت یک دهه ، علی صدیقن (فرمانده سابق نیروی دریایی اندونزی ) از سوی سوکارنو، امور جاکارتا را بر عهده گرفت و در عمران و آبادانی شهر کوشید. مسجد استقلال ، که بزرگ ترین مسجد جهان در آن زمان بود، ساختمان مجلس و چند مرکز عمدة تجاری در زمان او احداث شد ( الموسوعة العربیة العالمیة ، همانجا).

در دو سدة اخیر، جاکارتا در قسمت جنوبی راه آهن کوتا ـ تانجونگ پریوک و نیز در قسمت غربی مردکا، توسعه و گسترش یافته است . در پایان سدة نوزدهم و در سدة بیستم میلادی شهر به سمت جنوب گسترش یافت و محلات جدیدی مانند کیبایوران (امروزه کیبایوران بارو) ــ که هلندیها آن را به عنوان شهری مستقل در اواسط قرن بیستم در جنوب غربی جاکارتا ساختند ــ جزو جاکارتا شدند ( رجوع کنید به همانجا). در جنوب تانجونگ پریوک نیز محلة سونتر احداث شد. در دهه های اخیر، گسترش شهر کماکان به سمت جنوب ادامه دارد.

امروزه جاکارتا مرکز آسه آن (انجمن ملل آسیای جنوب شرقی ) است و مقرّ وزارتخانه ها و سازمانهای مهم اندونزی به شمار می رود

معرفی کامپالا

معرفی کامپالا

—  کامپالا  —
Kampala
KampalaSkyline.jpg
تصویری از شهر کامپالا
لقب: «»
Kampala District Uganda.png
—  موقعیت سیاسی  —
کشور     Flag of Uganda.svg اوگاندا

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0c/KampalaSkyline.jpg/330px-KampalaSkyline.jpg

پیشینه

موتسای یکم، شاه بوگاندا منطقه‌ای که بعدها کامپالا در آن ساخته شد را به عنوان شکارگاه محبوب خود برگزید. این منطقه از تپه‌ماهورهای بسیار و مرداب‌های زیادی تشکیل شده‌بود و محلی بسیار مناسب را برای زندگی گونه‌ای از بز کوهی به نام ایمپالا را تشکیل می‌داد. بریتانیایی‌ها نیز زمانی که به این منطقه رسیدند آن را «تپه‌های ایمپالا» نامیدند.

ترجمهٔ نام «تپه‌های ایمپالا» در زبان محلی (زبان لوگاندا) «کاسوزی کا اِمپالا» بود و با گذر زمان تنها بخش دوم این نام به‌جا ماند و به صورت کامپالا درآمد.

کامپالای امروزی در حدود سال ۱۸۸۰ و به عنوان پایتخت بوگاندا شکل گرفت. از آن دوران چند ساختمان هنوز بر جا مانده‌است از جمله گورهای کاسوبی (ساخته‌شده در ۱۸۸۱)، پارلمان بوگاندا، ساختمان دادگستری بوگاندا و محل تاج‌گذاری ناگالبی بودو.

کامپالا در جریان جنگ اوگاندا-تانزانیا به‌سختی آسیب دید ولی در جریان بازسازی، ساختمان‌های نو از جمله هتل‌ها، بانک‌ها، مراکز خرید، نهادهای آموزشی، بیمارستان‌های گوناگونی در آن ساخته شد. کامپالا سنتاً از هفت تپه تشکیل شده بود اما با گذر زمان تپه‌های بسیار دیگری را دربر گرفته‌است.

در سال ۱۹۶۱ یکی از هفت مشرق‌الاذکار پیروان آیین بهایی در کامپالا گشایش یافت.

شهر کامپالا با مشکل بزرگ ابتلا با بیماری ایدز روبه‌روست. به گفته وزارت بهداشت اوگاندا، ۹.۲ درصد از بزرگسالان شهر و ۴۷ درصد از روسپیان این شهر به ویروس ایدز دچار شده‌اند.




ناحیه     ناحیه کامپالا
شهردار     جان سسبانا کیزیتو
—  موقعیت جغرافیایی و زمانی  —
وسعت شهر     ۱۷۶ کیلومتر مربع
وسعت شهر به همراه حومه     ۱۸۹ کیلومتر مربع
ارتفاع     ۱٬۱۹۰ کیلومتر مربع
ناحیه زمانی     +۳ گرینویچ (EAT)
—  جمعیت  —
جمعیت     ۱٬۴۲۰٬۰۰۰ نفر
جمعیت به همراه حومه     نفر

معرفی منامه

معرفی منامه


مختصات: شرقی′۳۵°۵۰شمالی′۲۶°۱۳ / 50.583 غرب13.433 جنوب / -50.583;-13.433 (نقشه)


Manama
—  منامه  —
المنامة
Bahrain map.png
کشور     Flag of Bahrain.svg بحرین
ناحیه     استان عاصمه
فرماندار     [[]]
مساحت     ۴۵۵.۶۱ کیلومتر مربع
ناحیه زمانی     ٣+(از گرینویچ)

    4+(از گرینویچ)

پیش شماره     ۹۶۶ ۱
جمعیت     ۱۴۳٬۰۳۵ نفر
جمعیت به همراه حومه     نفر
وبگاه رسمی: [۱]

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTrpJuZwnfTJpC-c8Ni5j73umnW8WjFWWbfmcU_lYJo9Thg_WnA

منامه (به عربی: المَنامَة) پایتخت کشور بحرین و بزرگترین شهر این کشور است که در استان عاصمه واقع شده‌است.
فهرست


    * ۱ جغرافیا
    * ۲ جمعیت
    * ۳ پیشینه
    * ۴ امکانات شهر منامه
    * ۵ بازراهای قدیم منامه
    * ۶ جستارهای وابسته
    * ۷ پانویس
    * ۸ منابع

 جغرافیا

شهر منامه در قسمت شمال شرقی خاک این کشور واقع شده‌است، و جزیره محرق در جلو این شهر و در ناحیهٔ مشرق قرار دارد. مساحت منامه در حدود ۲۷٫۴۸ کیلومتر مربع است. راه ارتباطی شهر منامه با جزیره محرق بوسیلهٔ پلی است که به نام پل شیخ عیسی بن سلمان معروف است. این پل از فراز خور القلیعه می‌گذرد. در سایر نقاط شهر منامه چشمه‌های آب شیرین و باغ‌های نخل خرما زیادی وجود دارد. در دوران پیشین کشور بحرین به نام «سرزمین یک میلیون نخل» (به عربی: أرض ملیون نخلة) معروف بوده‌است. اما در حال حاضر بیشتری چشمه‌های آب شیرین خشکیده و بسیاری از باغ‌های نخل خرما نیز نابود شده‌است.
جمعیت

جمعیت منامه بر پایه آمار سال ۲۰۰۱ برابر با ۱۵۳٬۳۹۵ نفر بوده‌است که در حدود یک چهارم جمعیت کشور را در برمی‌گیرد. مردم بحرین بیشتر عرب، ایرانی و هندی هستند. تعداد کمی نیز از یهودیان در این کشور وجود دارند که از دوران بسیار دور زندگی می‌کنند و تابعیت این کشور را دارند.
 پیشینه

منامه در قرن چهاردهم میلادی بنا گردید و به تدریج از لحاظ بندری توسعه پیدا کرد. بندر جدید در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی تاسیس شد. در دهه ۱۹۶۰ این بندر صاحب صنایع سبک و صنایع کشتی‌سازی شد[۱].
 امکانات شهر منامه

شهر منامه شامل امکانات زیر است:

    * بندرگاه بزرگ میناء سلمان
    * کارخانهٔ ماهی
    * کارخانه آرد
    * بیت القرآن
    * پل ملک فهد که بحرین به عربستان سعودی وصل می‌کند، درازی این بل ۲۵ کیلومتر است.

بازراهای قدیم منامه

    * بازار چهارشنبه (سوق الأربعاء)
    * بارزار آهنگران (سوق الحدادین)
    * بازار تنباکو (سوق التبغ)
    * بازار مسگران (سوق الصفارین)
    * بازار مروارید (سوق الطواشین)

معرفی رباط‌کریم

رباط‌کریم

مختصات: 51°05′E35°29′N / ۵۱٫۰۸°شرقی°۳۵٫۴۸شمالی / 51.08;35.48 (نقشه)
رباط‌کریم
Red pog.svg
رباط‌کریم
New Iran locator.PNG
51°05′00″E35°28′23″N / ۵۱٫۰۸۳۳°شرقی°۳۵٫۴۷۳۱شمالی / 51.0833;35.4731
اطلاعات کلی
کشور     Flag of Iran.svg ایران
استان     تهران
شهرستان     رباط‌کریم
بخش     مرکزی
سال شهرشدن     ۱۳۷۵
مردم
جمعیت     ۶۲٬۹۳۷
جغرافیای طبیعی
ارتفاع از سطح دریا     ۱۰۲۴ متر
اطلاعات شهری
شهردار     فرامرز رضایی
پیش‌شماره تلفنی     0229.42
وبگاه     شهر رباط‌کریم
تابلوی خوش‌آمد به شهر
به شهر شهیدپرور
و تاریخی رباط‌کریم خوش آمدید.

رُباط‌کَریم یکی از شهرهای استان تهران در ایران است. این شهر مرکز بخش مرکزی شهرستان رباط‌کریم است.


روستاهای رباط کریم

شهرستان رباط کریم به سه بخش: «مرکزی»، «بوستان» و «گلستان» تقسیم می‌شود و بیشترین تعداد روستا و دهات متعلق به بخش مرکزی که شهر رباط کریم را شامل می‌شود برمی گردد. از جمله این شهرها و روستاها می‌توان به شهرآباد، پرندک، حصار مهتر، سفیدار، شتر خوار، آلارد، کیکاور، پیغمبر، منجیل آباد، یقه، انجم آباد، حسین آباد و اصغر آباد اشاره کرد.


http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcS1RFMrqiUpb0C0v22bz0CTG9iB9YWnhBA11acWAT4NsZSpLoZCYA

رباط کریم

این شهرستان دارای دو بخش مرکزی و گلستان و پنج دهستان و نقاط شهری آن رباط کریم، نسیم شهر و گلستان است. کاروانسرای فتحعلی شاهی رباط‌کریم که در مسیر جاده تهران- ساوه قرار گرفته یکی از جاذبه‌های دیدنی این شهر محسوب می‌شود که به سبک دو ایوانی است. ورودی کاروانسرا از ایوان غربی است. ایوان شرقی به عنوان شاه‌نشین کاربرد داشت.

این کاروانسرا دارای یک حیاط مرکزی با اتاق‌هایی ایوان‌دار است که دور تا دور این حیاط احداث شده‌اند. در پشت اتاق‌ها سالن‌های طولانی به عنوان بارانداز تعبیه شده که دسترسی به آنها از طریق ورودی‌هایی که چهار کنج حیاط قرار دارد، میسر است مصالح به کار رفته در این بنا سنگ، آجر، ملات گل و گچ است و تنها تزئینات کاروانسرا آجرکاری است کاروانسرای رباط‌کریم دارای دو کتیبه است که روی یکی از آنها تاریخ 1240 هـ‌.ق و بانی بنا به نام آقا کمال حک شده است.

صنایع و معادن

مهم ترین معدن این شهرستان معدن منگنز واقع در 6 کیلومتری باختر رباط کریم است که توسط شرکت ملی فولاد ایران مورد بهره برداری قرار می گیرد. 

کشاورزی و دام داری

کشاورزی منطقه ی رباط کریم بیش تر به صورت آبی بوده و از رونق خوبی برخوردار است. برای آبیاری زمین های تحت کشت و باغ های اطراف، از چاه های ژرف استفاده می شود. طریقه آبیاری به صورت کرت بندی است. عمده ترین فرآورده های کشاورزی و باغ داری عبارتند از: گندم، جو، تره بار، ذرت، تخمه آفتابگردان، انگور، سیب، گلابی و گیلاس. در این شهرستان پوشش گیاهی تنک جهت چرای دام موجود است. دام داری در منطقه هم به صورت سنتی و هم به روش صنعتی انجام می گیرد. محصولاتی مانند تره بار، انگور و شیر از مهم ترین صادرات رباط کریم محسوب می شود. دام داری های صنعتی شامل واحدهای گاوداری از نژادهای اصیل خارجی است که به پرورش گاوهای شیرده اختصاص یافته و از بازدهی خوبی برخودار شده است. 

وجه تسمیه و پیشینه تاریخی

گفته می شود وجه تسمیه نام رباط کریم به علت وجود کاوران سرایی قدیمی در این ناحیه با نام «رباط (کاروان سرا) کریم» بوده است و بعد ها حتا پس از رشد شهر و گسترش آن نام منطقه ی رباط کریم هم چنان بر این ناحیه مانده است. البته الان کاروان سرای قدیمی در این ناحیه وجود دارد که قدمت آن به دوره قاجاریه می رسد ولی این کاروان سرا به نام فتح علی شاه موسوم است. 

مشخصات جغرافیایی

رباط کریم مرکز شهرستان رباط کریم، از نظر جغرافیایی در 51 درجه و 05 دقیقه درازای خاوری و 35 درجه و 28 دقیقه پهنای شمالی و بلندی 1033 متری از سطح دریا واقع شده است. شهرستان رباط کریم از خاور و جنوب به شهرستان ری، از شمال به شهرستان شهریار و از باختر به شهرستان ساوه محدود می شود. مهم ترین رودخانه های این شهرستان؛ رودشور و رود فصلی شاه چایی (شعبه ای از رودخانه کرج) است،. آب و هوای این شهرستان؛ معتدل و خشک است. رباط کریم در فاصله 38 کیلومتری جنوب خاوری شهر کرج، در مسیر جاده آسفالته تهران ـ ساوه در 35 کیلومتری جنوب باختری پایتخت، و 109 کیلومتری شمال خاوری ساوه قرار دارد. هم چنین یک راه آسفالته رباط کریم را به درازای 21 کیلومتر به سمت شمال به علی شاه عوض متصل می نماید. رباط کریم دارای ایستگاه راه آهن است و خط آهن تهران ـ خرم شهر و تهران ـ کرمان از میان این شهر می گذرد.

معرفی گچساران

معرفی گچساران

شهرستان گَچساران از شهرستانهای ایران در جنوب غربی استان کهگیلویه و بویراحمد است. مرکز این شهرستان، شهر دوگنبدان است. جمعیت این شهرستان در سال ۱۳۸۵، برابر با ۱۳۶٫۰۶۴ نفر بوده‌است [۱]. شهرستان گچساران در جنوب غربی استان کهگیلویه و بویر احمد واقع گردیده و ۶۸۳/۴ کیلومتر مربع مساحت دارد.


شهرستان گچساران حدود ۴۶۸۳ کیلومتر مربع وسعت دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان کهگیلویه، از جنوب به شهرستان گناوه (استان بوشهر) از شرق و شمال شرقی به شهرستان ممسنی (استان فارس) و از غرب به شهرستان بهبهان (استان خوزستان) محدود می‌باشد. زبان مردم گچساران فارسی و ترکی(قشقایی) و گویش لری است.


http://www.bashtebavi.com/picture/park2.jpg



فهرست


    * ۱ تقسیمات کشوری
    * ۲ جغرافیا
    * ۳ اماکن و روستاهای دیدنی
          o ۳.۱ مراکز خرید :
          o ۳.۲ دیگر روستاها[۲]

 تقسیمات کشوری

    * بخش مرکزی شهرستان گچساران
          o دهستان بویراحمد گرمسیری
          o دهستان امامزاده جعفر
          o دهستان بی بی حکیمه
          o دهستان لیشتر

شهرها: دوگنبدان

    * بخش باشت
          o دهستان بابوئی
          o دهستان کوه مره خامی

شهرها: باشت
 جغرافیا

گچساران در منطقه گرمسیر قشلاقی واقع شده‌است و دارای دو نوع آب و هوای معتدل و خشک در نیمه شرقی و گرمسیری خشک در نیمه غربی می‌باشد. رودخانه زهره مهم‌ترین رود این شهرستان است که در جنوب شرقی دوگنبدان جاری است.

راه اصلی استان خوزستان (اهواز) به استان فارس (شیراز) از این شهرستان می‌گذرد و قشلاق عشایر بویراحمد و قشقایی نیز در آن قرار دارد. ناحیه گچساران در منتهی الیه مناطق نفت خیز ایران قرار گرفته‌است. منطقه نفتی گچساران از نواحی قدیمی و مشهور صنعت نفت ایران به شمار می‌آید.

گچساران در منطقه گرمسیر قشلاقی واقع شده‌است و دارای دو نوع آب و هوای معتدل و خشک در نیمه شرقی و گرمسیری خشک در نیمه غربی می‌باشد.

رودخانه زهره مهم‌ترین رودخانه شهرستان است و در حدود ۲۰ کیلومتری جنوب دوگنبدان جاری است. رودخانه باشت از کوه خامی و دره تنگ شیر سرچشمه می‌گیرد. رودخانه خربل یکی دیگر از رودخانه‌های شهرستان است که در جنوب شرقی دوگنبدان جاری است و پس از طی مسافتی به رودخانه زهره می‌پیوندد. بر روی رودخانه نازمکان این شهرستان هم سدی به نام کوثر زده شده‌است.

شهرستان گچساران به دلیل وجود معادن غنی نفت، یکی از مهم‌ترین مراکز استخراج و بهره برداری نفت کشور به شمار می‌رود.

شهر دوگنبدان مرکز شهرستان در ارتفاع ۷۲۰ متری از سطح دریا با مساحتی بالغ بر ۱۸ کیلومتر مربع و در ۱۵۷ کیلومتری شهر یاسوج (مرکز استان) قرار گرفته‌است.

از چگونگی نامگذاری و پیشینه تاریخی این شهر اطلاعات دقیقی در اختیار نیست ولی طبق نظریه باستان شناسان و پژوهشگران در قسمت‌های شرقی و غربی آثار باقیمانده از دو گنبد قدیمی وجود دارد. به علت وجود همین دو گنبد در این ناحیه نام دوگنبدان برای این شهر انتخاب گردیده‌است.
 اماکن و روستاهای دیدنی

مارین روستایی زیبا در 36 کیلومتری شمال شهر گچساران در استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد است. روستای مارین با داشتن آب وهوای مساعد و مناظر دیدنی مکان مناسبی برای گردشگران و مسافران در تابستان و فصل گرما است. شرایط آب و هوایی، نوع معماری و بافت تاریخی و زیبای این روستا باعث شده تا مردم و گردشگران از آن بعنوان ماسوله دوم در جنوب یاد کنند.جوشش چشمه‌های مارین از دل زمین که خواص معدنی نیز دارند همچنین وجود باغستانهای زیبا و انبوه گردشگاهی بکر در کنار روستای مارین بوجود آورده است.درختان چنار با حدود ‪ ۱۰۰‬متر ارتفاع و قطرحدود پنج متر در کناردرختان انگور، انجیر، انار، هلو، زردآلو و خانه‌های زیبای پله کانی و قدیمی در شیبهای تند مناظر زیبایی را فراروی گردشگران و ایرانگردان خلق کرده است. وجود بقعه متبرکه امامزاده بی بی حمیده خاتون(س) از نوادگان امام موسی کاظم(ع) در کنار این روستا بر جذابیت این منطقه افزوده و میهمانان در بدو ورود به روستای مارین به زیارت آستان مقدس این بقعه متبرکه می روند.


بزرگترین روستای شهرستان گچساران روستای (دیل) می‌باشد که بزرگترین روستای استان نیز می باشد.

مارین، اسپر، خنگ بنار، محوطه پشه کان یک و دو در سه کیلومتری شرق دوگنبدان، دژکل دوغ فروش که به قلعه‌های اسماعیلیه شباهت دارد و محوطه کل دوغ فروش به وسعت پنج تا ‪ ۶‬هکتار، غارچال امیرخانی در منطقه گنجگون علیا، غارچال کلات درروستای دلی اولاد علی مومن، روستاهای گناوه و شامبرکان یا شامبراکان از روستاهای مهم و تاریخی این شهرستان هستند.


 مراکز خرید :

مراکز تجاری قدمت زیادی ندارند ولی با گسترش شهر رشد قابل توجهی داشته اند . مهمترین مراکز تجاری و خرید گچساران به شرح زیر هستند :

    * مرکز شهر : این قسمت از شهر پر ترددترین قسمت است و به بیانی دیگر قلب شهر محسوب می‌شود . این محل در بخش میانی بلوار ولی عصر قرار دارد و از طرفین به خیابان‌های بشارت و حلال احمر متصل است . مراگز خرید و پاساژهای متعدد عامل اصلی جذب شهروندان است .
    * پاساژها : مهمترین پاساژهای گچساران، پارسیان، مروارید، نور، سعدی، زمرد، حافظ و هلال احمر هستند که عمدتا بوتیک و فروشگاه لوازم آرایش هستند . گسترش بیش از پیش پاساژها رونق اقتصادی شگرفی به گچساران داده است .
    * محلهٔ چینی‌ها : محلهٔ چینی‌ها که به علت ساختار معماریش به این نام خوانده می‌شود، در حال حاضر قلب تپنده شهر گچساران است . موقعیت مناسب مکانی، گسترش پاساژها و فروشگاه‌های متعدد از عوامل اقبال مردم به این محله بوده است . ساختمان‌های بلند، بوتیک‌ها، لوازم کامپیوتری، لوازم آرایشی و گالری‌های هنری رونق بخش این محل است که شب‌ها به پاتوق جوانان گچساران تبدیل شده است . این محله در بلوار ولی عصر و بین پاساژ حافظ و سعدی قرار دارد .

دیگر روستاها[۲]

    * چاه تلخ
    * دمیه
    * اسپر
    * دره دره علیا
    * کهله برد کوه شاه بهرام
    * ده جلیل
    * مرزنگون
    * ساختمان درویش غورک
    * موری کش
    * عنا
    * دم تنگ سرنا
    * تلخاب احمد زاده
    * پیر سبز
    * دوک بزرگ خان احمد
    * میدانک دشت گل
    * تنگ آب دهک
    * نارک
    * چشمه رشته
    * حسام آباد امامزاده جعفر
    * شادگان
    * گلستان امامزاده جعفر
    * طاوه اسپید نارک موسی
    * رشنه گرد
    * کوه سرک سفلی
    * گدار شهری
    * کوه سرک علیا
    * کاکا مبارک بی‌بی حکیمه
    * بوستان
    * نیمدور
    * دیل
    * آرو
    * اسپر
    * نازمکان


http://www.bashtebavi.com/picture/kalg1.jpg



منطقه بسیار معروف نفتی گچساران؛ از نواحی قدیمی و معروف صنعت نفت ایران به شمار می آید. گچساران یکی از شهرستان های استان کهکیلویه و بویر احمد است که از شمال به کهگیلویه، از خاور و جنوب به ممسنی (از شهرستان های استان فارس) و از باختر به حومه بهبهان محدود می‌شود. عمده‌ترین صنایع دستی در این شهرستان قالی بافی، جاجیم بافی، گلیم‌بافی وعبابافی‌است‌که‌بیش‌تراین صنایع جنبه مصرف داخلی داشته و کم‌تر صادرمی‌شوند. مردم این شهرستان مسلمان شیعه و آریایی نژادند و به زبان فارسی با گویش لری، ترکی، و قشقایی سخن می‌گویند. بیش تر مردم این منطقه از ایل قشقایی (طایفه دره شوری) و ایل بویر احمدی (طوایف نگین تاجی، سادات و آقایی) و برخی از ایل باشت و بایونی هستند. به واسطه‌ی فعالیت‌های صنعت نفت، عده‌ای مهاجر اصفهانی و بهبهانی نیز در این منطقه زندگی می‌کنند. به علت وجود واحدها، تأسیسات و صنایع مختلف در این شهرستان این منطقه توانسته جمعیت روستایی را جذب کرده و مرکز شهرستان گچساران را به یک شهر مهاجرپذیر‌تبدیل‌کند.دژسلیمان،تل‌دهوه، دو گوردوپا، امام‌زاده شاه‌عباس، امام‌زاده‌بی‌بی‌حکیمه، پل‌های باستانی خیرآباد (پل سفلایی) و پل های پیرین (برین)از جمله مکان‌‌های تاریخی ودیدنی شهرستان گچساران به شمار می‌آیند.

 

مکان های دیدنی و تاریخی


دژ سلیمان، تل‌دهوه، دو گوردوپا، امام‌زاده شاه‌عباس، امام‌زاده‌بی‌بی‌حکیمه، پل‌های باستانی خیرآباد (پل سفلایی) و پل های پیرین (برین)از جمله مکان‌‌های تاریخی ودیدنی شهرستان گچساران به شمار می‌آیند.  


صنایع و معادن


شهرستان گچساران از لحاظ وجود صنایع، غنی بوده و واحدهای صنعتی از جمله تأسیسات شرکت نفت، کارگاه‌های آرد و برنج و هم چنین کارگاه‌های ساختمانی متعدد، مراکز اشتغال افراد مختلف است. مهم‌ترین معادن این شهرستان را منابع نفت خام و ذخایر گوگرد در روستای نزاع علیا گچساران و معادن سنگ های ساختمانی تشکیل می دهند. از بیش تر معادن شن و ماسه، خاک رس و سنگ آهک در فعالیت های ساختمانی و راه سازی و هم چنین تولید آجر و موزاییک استفاده می شود. این منطقه از مناطق نفت خیز محسوب شده و در دو خط شاه لوله، نفت از آن صادر می شود.  


کشاورزی و دام داری


به طور کلی اقتصاد شهرستان گچساران بر اساس کشاورزی، دام‌داری و پرورش طیور استوار است. با وجود مشکلات کمبود آب درنواحی جنوبی و باختری، کشاورزی شهرستان پیشرفت نسبتا خوبی داشته است. در حال حاضر کشاورزی بیش تر در دشت های باشت، لیشتر و دوگنبدان به صورت نیمه مکانیزه جریان دارد و آب کشاورزی از رودخانه و چاه ژرف تأمین می‌شود. از فرآورده های عمده کشاورزی می‌توان گندم، جو، برنج، بنشن، بادام، چغندرقند و مرکبات را نام برد. در این منطقه دام‌داری بیش‌تر به روش سنتی انجام می شود و فرآورده های دامی از جمله صادرات منطقه به شمار می روند. هم چنین دام‌داری صنعتی کمک موثری به اصلاح نژاد دامی نموده است. مرغ‌داری صنعتی نیز در حال گسترش است که بخش کوچکی از گوشت مورد نیاز شهرنشینان را تأمین می کند. در این شهرستان به علت رونق کشاورزی و دام‌داری و پرورش طیور و وجود انواع تأسیسات نفتی و اجتماع کارگران و مهندسان شرکت نفت، بازرگانی بسیار پر رونقی است و انواع محصولات کشاورزی، فرآورده های دامی، طیور، نفت و سنگ های ساختمانی به خارج از این شهرستان صادر می‌شوند.  

 
مشخصات جغرافیایی


گچساران یکی از شهرستان های استان کهکیلویه و بویر احمد از شمال به کهگیلویه، از خاور و جنوب به ممسنی(از شهرستان‌های استان فارس)، از باختر به حومه بهبهان محدود می‌شود. شهر دوگنبدان مرکز شهرستان گچساران به دو بخش مرکزی و باشت تقسیم شده است. رودخانه زهره مهم ترین رودخانه این ناحیه در جنوب گچساران جاری است. آب و هوای شهرستان گچساران در خاور معتدل و خشک و در باختر گرمسیری و خشک است. بر اساس سرشماری سال 1375 جمعیت شهرستان گچساران 125491 نفر برآورد شده است.
از مرکز شهرستان گچساران (دوگنبدان ) چهار راه جداشده است:
- راه درجه یک اصلی به سوی خاور به درازای 75 کیلومتر تا بابا میدان (از توابع ممسنی)که از همین راه به درازای 270 کیلومتر تا مرکز شهرستان شیراز می پیوندد.
- راه درجه دو اصلی به سوی شمال باختری به درازای 70 کیلومتر تا مرکز شهرستان بهبهان.
- راه درجه دو فرعی به سوی جنوب باختری به درازای 66 کیلومتر تا بندر دیلم.
- راه فرعی به سوی شمال باختری به درازای 60 کیلومتر تا مرکز شهرستان کهکیلویه (دهدشت). 


وجه تسمیه و پیشینه تاریخی


گچساران (دو گنبدان) در گذشته بخشی از کهکیلویه و بویراحمد بود که اخیرا به شهرستان تبدیل شده است. شهر دو گنبدان مرکز گچساران در منتهی الیه مناطق نفت خیز ایران قرار گرفته است و در آغاز قرن ششم شهری کوچک با هوایی گرم بوده است. منطقه نفتی گچساران بسیار معروف و از نواحی قدیمی و معروف صنعت نفت ایران به شمار می آید. پیش از این که دوگنبدان کنونی ساخته شود، شهرکی به نام گچساران در جنوب خاوری آن قرار داشت که بعدها محل فعالیت های نفتی گردید. این شهرک بر اثر ناهمواری زمین، محدودیت فضای شهری، دوری از جاده های اصلی استان، تراکم تأسیسات نفتی و زمین لرزه های متناوب ومکرری که بر اثر انفجار برای اکتشاف معادن نفت ایجاد می شد، سرانجام به دوگنبدان منتقل شد که به گویش لری به آن «دو گنبذون» گفته می شود. در دشت‌های خاور و باختر دو گنبدان آثاری از دو گنبد قدیمی وجود دارد که یکی در ناحیه لیشتر (باختر شهر) و دیگری در دشت دوگنبدان (خاور شهر) واقع است. به نظر می رسد که نام دوگنبدان به واسطه وجود همین دوگنبد در خاور و باختر شهر باشد